نوشته های نیمه وقت

نوشته های نیمه وقت
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

چرندیات

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۷ ب.ظ

خیالی برای چیزی ندارم انگاری خیالم خالی است ، این همه تلاشم را برای فکر خوب کردن تحسین میکنم میدانم بیهوده است ولی گه گاهی خودم به خودم یواشکانه و بی صدا جایزه میدهم جایزه ای که نمی دانم از کدام بیقوله خریده ام اصلا خیالم چطور او را قبول می کند جایزه ای که ملموس نیست و خوب میدانم که حتی وجود خارجی و داخلی هم ندارد فقط در ذهن مخدوش اینجانب میلولد اما خب نکته اش اینجاست که خیلی دوستش دارم، 

خلاصه بعد از این خویش کلنجاری، جایزه ام را از لای زر ورقش باز میکنم و زیر لفظی نگاهش میکنم نیم پوزخندی کاه وار میزنم پوزخندی خشک و خس. 

در این بحبوحه پسندیدنم پاهایم به من اخطار می‌دهد که : این چه نوع شادی کردن است جانم، مگر من نیم دیگرت نیستم چگونه شادی هستی که من، این پایین احساسی ندارم، به یخدونی می مانم که گرمایم آرزوست. 

بی محل از کنار خودم از کنار همه ی وجودم، بالا و پایینم می‌گذرم و خودم را به گوشه ای سر میدهم تا که شاید فکر کنم آن هم از جنس خوبش خیلی زور میزنم البته نه از اون زورهای همه جایی، از اون زورهایی که آخرش شقیقه ام را می کوبانم به کف انگشتانم تا کمی تسکین یابد از نوع فکرهای انعکاسی همان فکرهایی که قرار است بعدا جهان عین همان را به ما دو دستی تقدیم کند راستی که چه خوش خیال هستم آنقدر اراجیف ذهنم را به هم میبافم که اگر در جهان خارجی با نخ میبافتم اقلا نیمچه قالیچه ای میشد جالبناکتر اینجا است که همان خیال‌های که در کله خالی ام می‌پرورانم همه اش یکجا و دربست تقدیم به دیگران می‌شود خدایا مگر من چپل چلاقم مگر من چه ام است که حتی افکارم برایم زیادی است مگر نقشه کشیدم یا کروکی تصادف است که افسر بیاید و یک جا مرا مقصر کند و تازه جریمه ام بکند که البته خب مقصر را جریمه میکنن دیگر، اینجاست که باید توقع ام را کمی کم کنم، برگهای جریمه خالی را یکایک ورق میزنم وداستان وار می‌خوانم و در جیب نداشته ام پنهان میکنم تا شاید روزی پاسش کنم آخر حساب حساب هست وکاکا برادر، 

کاش خیال‌هایم فقط مال خودم بود البته خیال‌های خوبم و کاشتر اینکه می‌توانستیم خیال‌های بدمان را جارو کنیم و بریزیم سطل آشغال باز دوباره پاهایم به من اخطار می‌دهد که جانم خب اصلا نیازی نیست که افکار بد را به خودت راه دهی آنوقت دیگر لازم نیست بیخودی سطل آشغال را بیهوده پر کنی، 

دوباره به پایین وجودم بی محلی ملیحی کردم و از کنارش گذشتم، اصلا دیگر اجازه نمی‌دهم هیچ کس حتی خودم خیالم را بدزدد و دودست تقدیم دیگران کند هر کسی بلاخره یک کله پر یا خالی دارد که بتواند یا شاید بخواهد برای خودش فکر و خیالی بکند اصلا به من چه چرا من باید تاوانش را بدهم خب خودش برود یک گوشه ای و زور بزند و فکر کند حالا هر زوری می‌خواهد خودش بهتر می‌داند، 

بیخیال تمام افکار دزدیده ام که نمی‌دانم خدا چرا یواشکی بدون اینکه من بدانم از مخیله ی من ربود و به دیگر بندگانش بخشید دوباره از پاهایم خبری آمد که جانم خب بهتر است در مخیله ات کمی بیاندیشی آخر شاید آنها هم همه شبیه تو ی دیوانه خیال کرده باشند همه چیز که نباید یکه و خاص باشد از هر چیزی در این جهان بی در و پیکر چندتایی که چه عرض کنم چندین نوع ریخته است، دوباره به پاهایم محلی ندادم به همان بالا بسنده کردم، مرغ من یک پا دارد این چیزها فقط مختص ذهن پریشان حال من است وبس ، بشر است دیگر نمی‌دانم ممکن الخطاست یا جایز الخطا یا مدام الخطا با این حال از هرنوع که باشم میدانم که حتی مغزم هم از پایم دستور می گیرد 

#فاطمه اشرفی

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۱۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی